خدا انتقام میگیره: 30 تجربه از نی نی سایت
در نی نی سایت، بارها و بارها بحث هایی پیرامون “انتقام خدا” شکل گرفته. کاربرا تجربیات خودشون یا اطرافیانشون رو به اشتراک گذاشتن و سعی کردن به این سوال پاسخ بدن که آیا واقعا خدا انتقام میگیره؟ این پست خلاصه ای از 30 تجربه مختلفه که از دل این بحث ها بیرون اومده.


اینها فقط تعدادی از تجربیاتی بودن که در نی نی سایت مطرح شده بودن.
خدا انتقام میگیره: خلاصه تجربیات نی نی سایت
تهمت ناروا و بازگشت آن
کاربری تعریف میکرد که بهش تهمت دزدی زدن و خیلی ناراحت بود. چند سال بعد، همون فردی که تهمت زده بود، خودش درگیر دزدی شد. کاربر دیگری می گفت که به خواهر شوهرش تهمت زده بود و بعد خودش دقیقا در همون موقعیت قرار گرفت. خانمی نوشته بود که به یکی از اقوامش تهمت خیانت زده بودن، بعد از مدتی دقیقا برای دختر خودش همین اتفاق افتاد. خانومی تعریف میکرد که به همسایش تهمت دزدی زده بود و بعد از مدتی خودش متهم به دزدی شده. کاربری می گفت که پشت سر دوستی حرف زده و بعد همان حرف ها پشت سر خودش زده شده است. خانومی میگفت به عروسشون تهمت بی عرضگی زده بودن، بعدا دقیقا دختر خودشون همون رفتارها رو از خودش نشون داده. کاربری تعریف میکرد که به جاریش تهمت حسادت زده بود و بعد متوجه شد خودش حسودی میکرده.
دل شکستن و تاوان آن
زنی می گفت که دل مادرشوهرش را شکسته و بعدا دخترش هم دل او را شکسته است. کاربری نوشته بود که با نامزدش بد رفتاری کرده و بعدا خودش با همین رفتارها از طرف همسرش مواجه شده است. خانمی می گفت که حق کسی را خورده و بعدا فرزندش در حقش بی عدالتی کرده است. کاربری نوشته بود که با پدرش بدرفتاری کرده و حالا فرزندش هم همینطور با او رفتار می کند. خانومی میگفت که دل یه یتیم رو شکسته بوده و الان خودش هزار برابر داره تاوان میده. کاربری تعریف میکرد که دل همکلاسی اش رو شکسته و حالا همون بلا سر دخترش اومده.
دروغ و پیامدهای آن
زنی می گفت که به همسرش دروغ گفته و بعدا خودش متوجه شده که همسرش هم به او دروغ می گفته است. کاربری نوشته بود که در محل کارش دروغی گفته و بعدا همان دروغ به ضرر خودش تمام شده است. خانمی تعریف میکرد که برای رسیدن به هدفش دروغ گفته بوده و الان نمیتونه به اهدافش برسه. کاربری نوشته بود که به دوست صمیمی اش دروغ گفته و اعتمادش رو برای همیشه از دست داده. خانومی تعریف میکرد که در خواستگاری دروغ گفته و الان زندگیش جهنمه.
غرور و سقوط
زنی می گفت که خیلی مغرور بوده و حالا هیچ کس با او ارتباط برقرار نمی کند. کاربری نوشته بود که به خاطر پول و مقام، غرور داشته و الان همه چیزش را از دست داده است. خانمی تعریف میکرد که فکر میکرد خیلی بهتر از بقیه است و الان هیچ کس بهش اهمیت نمیده. کاربری نوشته بود که نسبت به همسرش مغرور بوده و الان تنها شده. خانومی می گفت به خاطر خانواده پولدارش مغرور بوده و الان همه طردش کردن. کاربری تعریف میکرد که فکر میکرده از همه زیباتره و الان مریض شده و چهره اش خراب شده.
ناشکری و نداری
زنی می گفت که همیشه از زندگی اش ناراضی بوده و حالا از قبل هم فقیرتر شده است. کاربری نوشته بود که نعمت های خدا را نادیده می گرفته و حالا همه چیزش را از دست داده است. خانمی تعریف میکرد که قدر سلامتی اش را نمی دانسته و حالا مریض شده است. کاربری نوشته بود که قدر پدر و مادرش را نمی دانسته و حالا پشیمان است. خانومی میگفت که همیشه ناشکری میکرده و الان در بدترین شرایط زندگی میکنه. کاربری تعریف میکرد که قدر شوهرش رو نمیدونسته و الان ازش جدا شده و حسرت میخوره.





