نی‌ نی سایت

خجالت‌های شیرین اوایل ازدواج: ۲۰ خاطره از نی‌نی‌سایت

روزهای اول ازدواج، پر از هیجان و تازگی است. همه‌چیز نو و تجربه‌های مشترک، طعم شیرینی دارند. اما در کنار این شیرینی، کمی هم خجالت و معذب بودن هم چاشنی ماجراست. در این پست، به سراغ نی‌نی‌سایت رفتیم و ۲۰ مورد از خجالت‌های رایج اوایل ازدواج را جمع‌آوری کرده‌ایم. با ما همراه باشید تا با این خاطرات نوستالژیک، لبخندی بزنید!

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

این موارد بر اساس تجربیات کاربران نی‌نی‌سایت در تاپیک‌های مختلف جمع‌آوری شده‌اند و نمایانگر احساسات مشترک بسیاری از زوج‌های جوان هستند.

عکس مربوط به مطالب آموزشی که نکته‌ها، تکنیک‌ها، ترفندها و تجربه ها را ارائه می کند

  • ✔️خجالت از صداهای بدن (مثل سرفه، عطسه، یا. . . ) جلوی همسر
  • ✔️معذب بودن در مورد ظاهر و آرایش جلوی همسر
  • ✔️خجالت از رفتن به سرویس بهداشتی
  • ✔️خجالت در هنگام لباس عوض کردن جلوی همسر
  • ✔️معذب بودن در مورد مسائل مالی
  • ✔️خجالت از درخواست کمک در کارهای خانه
  • ✔️خجالت در مورد روابط قبلی (اگر وجود داشته باشد)
  • ✔️معذب بودن از ابراز علاقه و احساسات
  • ✔️خجالت از صحبت در مورد مسائل جنسی
  • ✔️معذب بودن از خوردن غذا جلوی همسر (مخصوصا اگر خیلی گرسنه باشید!)
  • ✔️خجالت از خرید لباس زیر جلوی همسر
  • ✔️معذب بودن در مورد خانواده همسر
  • ✔️خجالت از رفتن به مهمانی‌های خانوادگی همسر
  • ✔️معذب بودن در مورد تفاوت‌های فرهنگی و خانوادگی
  • ✔️خجالت از انجام کارهای اشتباه و خرابکاری در خانه
  • ✔️معذب بودن در مورد انتخاب‌های همسر (مثل لباس، غذا، و. . . )
  • ✔️خجالت از صحبت در مورد برنامه‌های آینده
  • ✔️معذب بودن در مورد تربیت فرزند (حتی اگر هنوز فرزندی نباشد!)
  • ✔️خجالت از بحث و دعوا با همسر
  • ✔️معذب بودن از اینکه هنوز به عنوان یک خانواده پذیرفته نشده‌اید.

اینها فقط تعدادی از خجالت‌های رایج اوایل ازدواج هستند. مهم این است که بدانید این احساسات طبیعی هستند و با گذشت زمان و صمیمیت بیشتر، کمرنگ‌تر می‌شوند.



خجالت های شیرین اوایل ازدواج: ۲۰ خاطره از نی نی سایت!

خجالت های شیرین اوایل ازدواج: ۲۰ خاطره از نی نی سایت!

۱. حمام رفتن های دسته‌جمعی!

یکی از اولین خجالت‌هایی که خیلی از عروس و دامادها تجربه می‌کنن، حمام رفتن با همدیگه است! خب، طبیعیه که اوایلش یه کم معذب باشید. خیلی‌ها گفتن که اولش کلی برنامه‌ریزی می‌کردن و خیلی رسمی برخورد می‌کردن، ولی کم‌کم راحت‌تر شدن. یه کاربر نی نی سایت نوشته بود: “اوایل ازدواج شوهرم می گفت: حمام تشریف می برید؟ بعد من با یه حالت خیلی رسمی می گفتم: بله!” یه نفر دیگه هم گفته بود: “من و شوهرم اوایلش نوبتی می‌رفتیم حموم، بعد کم‌کم دیدیم چه کاریه!”خلاصه که این مورد، یه خجالت رایجه!یه نکته جالب دیگه هم اینه که خیلی از خانوم ها میگفتن، خجالت میکشیدن بدنشون رو جلوی همسرشون نشون بدن. یه نفر نوشته بود: “همیشه سعی میکردم سریع لباس بپوشم، تا شوهرم منو نبینه!”

۲. صداهای شکم!

این یکی دیگه خیلی بامزه است! صدا دادن شکم جلوی همسر، مخصوصاً وقتی که تازه ازدواج کردید و هنوز با همدیگه خیلی راحت نیستید، خیلی خجالت‌آوره!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن با سرفه یا حرف زدن، صدا رو بپوشونن!یه کاربر نوشته بود: “یه بار شکمم یه صدایی داد، منم سریع گفتم: وای، فکر کنم زلزله اومد!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش میترسیدم شکمم صدا بده، واسه همین سعی می‌کردم قبل از اینکه شکمم صدا بده، یه چیزی بخورم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، معده‌ات داره باهات حرف می‌زنه! منم از خجالت آب شدم!”بعضی ها هم از صدا دادن شکم همسرشون خجالت میکشیدن. یه آقا نوشته بود: “یه بار شکم زنم صدا داد، منم گفتم: عزیزم، گرسنه‌ای؟ اونم خیلی خجالت کشید. “

۳. گاز معده!

این یکی دیگه از اون خجالت‌هاییه که همه تجربه‌ش کردن! دیگه لازم نیست توضیح بدم که چقدر می‌تونه خجالت‌آور باشه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن خودشونو بزنن به اون راه!یه کاربر نوشته بود: “یه بار یه همچین اتفاقی افتاد، منم سریع گفتم: فکر کنم یه پروانه از کنارم رد شد!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم این اتفاق بیفته، واسه همین سعی می‌کردم کمتر غذای نفاخ بخورم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، هوا خیلی آلوده شده! منم فهمیدم منظورش چیه، ولی خودمو زدم به اون راه!”خیلی ها هم برای اینکه خجالت کمتری بکشند، با هم شوخی میکردند. یکی نوشته بود: “وقتی از همسرم باد خارج میشد، میگفتم: عزیزم، رعد و برق بود؟”

۴. خرید لباس زیر!

خرید لباس زیر با همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی خجالت‌آور باشه. انتخاب مدل، سایز و رنگ، همه‌ش می‌تونه یه چالش باشه!خیلی‌ها گفتن که اولش خجالت می‌کشیدن نظر همسرشونو بپرسن، ولی کم‌کم راحت‌تر شدن. یه کاربر نوشته بود: “اوایل ازدواج، وقتی می‌خواستیم با هم لباس زیر بخریم، من همش سرخ می‌شدم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از لباسی که انتخاب می‌کنم خوشش نیاد!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، هر چی دوست داری بخر، من همه‌شو دوست دارم! منم کلی ذوق کردم!”بعضی ها هم این کار رو با هم انجام نمیدادند. یه آقا نوشته بود: “من اصلا با زنم برای خرید لباس زیر نمیرم، چون خیلی خجالت میکشم. “

۵. آرایش کردن!

آرایش کردن جلوی همسر، مخصوصاً اول صبح و بدون آرایش، می‌تونه یه کم سخت باشه! هیچ‌کس دوست نداره همسرش قیافه بدون آرایشش رو ببینه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن قبل از بیدار شدن همسرشون، آرایش کنن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه نیم ساعت زودتر از شوهرم بیدار می‌شم تا آرایش کنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم منو بدون آرایش ببینه، واسه همین همیشه یه رژ لب و ریمل دم دستم بود!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، تو بدون آرایش هم خوشگلی! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی از آقایون هم آرایش بیش از حد رو دوست نداشتند. یه آقا نوشته بود: “من دوست دارم زنم همیشه یه آرایش ملایم داشته باشه، نه خیلی زیاد. “

۶. عادت‌های بد!

همه ما یه سری عادت‌های بد داریم که دوست نداریم کسی ازشون خبردار بشه! حالا فکر کنید که باید این عادت‌ها رو جلوی همسرتون پنهون کنید!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن عادت‌های بدشونو کنترل کنن. یه کاربر نوشته بود: “من عادت داشتم ناخونامو بجوم، ولی بعد از ازدواج سعی کردم ترکش کنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش خمیازه می‌کشیدم، واسه همین سعی می‌کردم جلوی شوهرم دهنمو ببندم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، تو خیلی قشنگ خمیازه می‌کشی! منم از خجالت آب شدم!”خیلی ها این عادت های بد رو پذیرفته بودند. یه آقا نوشته بود: “من عادت های بد زنم رو دوست دارم، چون اونها رو واقعی تر میکنه. “

۷. حرف زدن در خواب!

بعضی از آدما عادت دارن تو خواب حرف بزنن! حالا فکر کنید که همسرتون داره حرف‌های شما رو تو خواب می‌شنوه! معلوم نیست چی‌ها بگید!خیلی‌ها گفتن که می‌ترسیدن تو خواب یه چیزی بگن که نباید بگن!یه کاربر نوشته بود: “من خیلی می‌ترسیدم تو خواب اسم عشق قبلیمو صدا بزنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم تو خواب یه راز مهم رو لو بدم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، دیشب تو خواب داشتی ریاضی حل می‌کردی! منم کلی خندیدم!”بعضی ها از این موضوع برای سرگرمی استفاده میکردند. یه آقا نوشته بود: “من یه دفتر دارم و حرف هایی که زنم تو خواب میزنه رو توش مینویسم. “

۸. دیدن فیلم‌های مورد علاقه!

شاید سلیقه فیلمی شما و همسرتون خیلی متفاوت باشه! مجبورید فیلم‌هایی رو ببینید که اصلاً دوست ندارید، فقط به خاطر اینکه همسرتون خوشش بیاد!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن یه جوری مصالحه کنن. یه کاربر نوشته بود: “ما یه شب فیلم مورد علاقه منو می‌بینیم، یه شب فیلم مورد علاقه شوهرم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از فیلم‌هایی که من دوست دارم خوشش نیاد!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، من هر فیلمی که تو دوست داشته باشی رو باهات می‌بینم! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی ها هم برای تماشای فیلم های مورد علاقه شان قایمکی عمل میکردند. یه آقا نوشته بود: “من وقتی زنم نیست، فیلم های مورد علاقه ام رو تماشا میکنم. “

۹. بهره‌گیری از توالت!

این یکی دیگه خیلی شخصیه! بهره‌گیری از توالت جلوی همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی خجالت‌آور باشه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن یه جوری هماهنگ کنن که کسی توالت نباشه!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه قبل از شوهرم می‌رفتم توالت تا اون مجبور نشه منتظر بمونه!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم بوی بد توالت رو حس کنه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، چرا انقدر توالت می‌ری؟ نکنه مریضی؟ منم از خجالت آب شدم!”بعد از مدتی این خجالت از بین میرفت. یه آقا نوشته بود: “بعد از چند سال دیگه برام مهم نیست که زنم در توالت رو باز کنه. “

۱۰. پختن غذا!

شاید آشپزی شما اونقدرها هم خوب نباشه! مجبورید غذاهایی رو بپزید که اصلاً بلد نیستید، فقط به خاطر اینکه همسرتون گرسنه نمونه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن از مامانشون کمک بگیرن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه از مامانم می‌پرسیدم که چطوری غذا بپزم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم غذایی که می‌پزم بد بشه و شوهرم دوست نداشته باشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، دستپختت خیلی خوبه! منم کلی ذوق کردم!”بعضی از آقایون هم در پختن غذا کمک میکردند. یه آقا نوشته بود: “من و زنم با هم آشپزی میکنیم، خیلی لذت بخشه. “

۱۱. بحث و دعوا!

دعوا کردن جلوی همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی ناراحت‌کننده باشه! هیچ‌کس دوست نداره همسرش اونو تو حال عصبانی ببینه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن دعوا رو کنترل کنن. یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم آروم باشم و داد نزنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از دستم ناراحت بشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، من همیشه دوستت دارم، حتی وقتی عصبانی هستی! منم خیلی آروم شدم!”بعضی ها سعی میکردند که اصلا دعوا نکنند. یه آقا نوشته بود: “من و زنم سعی میکنیم همیشه با احترام با هم صحبت کنیم. “

۱۲. صحبت کردن در مورد مسائل جنسی!

صحبت کردن در مورد مسائل جنسی، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی سخت باشه! خیلی‌ها خجالت می‌کشن در مورد خواسته‌هاشون صحبت کنن!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن کم‌کم با هم راحت‌تر بشن. یه کاربر نوشته بود: “ما اولش خیلی خجالت می‌کشیدیم، ولی کم‌کم راحت‌تر شدیم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از حرف‌هایی که می‌زنم خوشش نیاد!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، هر چی که دوست داری بگو، من همیشه به حرفات گوش می‌دم! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی ها برای راحتی بیشتر از کتاب و فیلم استفاده میکردند. یه آقا نوشته بود: “من و زنم با هم کتاب های مربوط به روابط جنسی رو میخونیم. “

۱۳. دیدن خانواده همسر!

دیدن خانواده همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی استرس‌زا باشه! باید سعی کنید همه رو راضی نگه دارید!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن خودشونو خوب نشون بدن. یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم جلوی خانواده شوهرم مودب باشم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم خانواده شوهرم از من خوششون نیاد!”یه خانوم دیگه هم گفت: “خانواده شوهرم خیلی مهربون بودن و منو خیلی زود پذیرفتن! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی ها از این دیدارها فراری بودند. یه آقا نوشته بود: “من دوست ندارم زنم زیاد به خونه مادرم بره، چون خجالت میکشم. “

۱۴. قرض گرفتن پول!

قرض گرفتن پول از همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی سخت باشه! هیچ‌کس دوست نداره به همسرش بدهکار باشه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن هر چه زودتر قرضشونو پس بدن. یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم هر چه زودتر پولی که از شوهرم قرض گرفتم رو پس بدم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم فکر کنه من آدم ولخرجی هستم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، پول که چیزی نیست، هر وقت لازم داشتی از من بگیر! منم خیلی آروم شدم!”بعضی ها این کار رو اصلا درست نمیدونستند. یه آقا نوشته بود: “من هیچوقت از زنم پول قرض نمیگیرم. “

۱۵. هدیه دادن!

انتخاب هدیه مناسب برای همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی سخت باشه! باید یه هدیه‌ای بخرید که همسرتون خوشش بیاد!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن از دوستای همسرشون کمک بگیرن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه از دوستای شوهرم می‌پرسم که چی دوست داره!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم هدیه‌ای که می‌خرم شوهرم دوست نداشته باشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، هر هدیه‌ای که تو برام بخری رو دوست دارم! منم کلی ذوق کردم!”بعضی ها معتقد بودند که ارزش هدیه به قیمت آن نیست. یه آقا نوشته بود: “من بیشتر از اینکه به قیمت هدیه اهمیت بدم، به این اهمیت میدم که زنم به فکرم بوده. “

۱۶. مریض شدن!

مریض شدن جلوی همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی سخت باشه! باید سعی کنید خیلی غر نزنید و تحمل کنید!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن خودشونو قوی نشون بدن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم جلوی شوهرم خیلی غر نزنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم فکر کنه من آدم ضعیفی هستم!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، تو خیلی قوی هستی! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی ها از مریض شدن همسرشون خجالت میکشیدند. یه آقا نوشته بود: “من دوست ندارم زنم مریض بشه، چون نمیتونم ببینم که داره درد میکشه. “

۱۷. تعریف کردن از دیگران!

تعریف کردن از دیگران جلوی همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی حساسیت‌برانگیز باشه! باید مراقب باشید که سوءتفاهم نشه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن خیلی محتاط باشن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم جلوی شوهرم از کسی تعریف نکنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم حسودی کنه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، تو می‌تونی از هر کسی که دوست داری تعریف کنی، من بهت اعتماد دارم! منم خیلی آروم شدم!”بعضی ها این کار رو نشانه صمیمیت میدانستند. یه آقا نوشته بود: “من دوست دارم زنم از دیگران جلوی من تعریف کنه، چون این نشون میده که با من راحته. “

۱۸. فراموش کردن مناسبت ها!

فراموش کردن سالگرد ازدواج یا تولد همسر، مخصوصاً اوایل ازدواج، می‌تونه خیلی ناراحت‌کننده باشه! باید حتماً یادآوری کنید!خیلی‌ها گفتن که تو گوشیشون یادآوری می‌ذاشتن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه تو گوشیم یادآوری می‌ذارم تا سالگرد ازدواجمون رو فراموش نکنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم سالگرد ازدواجمون رو فراموش کنم و شوهرم ناراحت بشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، مهم اینه که به یاد هم باشیم، مهم نیست که تاریخ دقیقش چی باشه! منم خیلی آروم شدم!”بعضی ها این موضوع رو اصلا مهم نمیدونستند. یه آقا نوشته بود: “من فکر میکنم مهم اینه که هر روز به همسرم عشق بورزم، نه فقط تو سالگرد ازدواجمون. “

۱۹. اضافه وزن!

اضافه وزن بعد از ازدواج، مخصوصاً برای خانوم‌ها، می‌تونه یه دغدغه بزرگ باشه! همه می‌خوان بعد از ازدواج هم اندامشون رو حفظ کنن!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن با هم ورزش کنن!یه کاربر نوشته بود: “ما همیشه با هم ورزش می‌کنیم تا وزنمون رو کنترل کنیم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از اضافه وزنم ناراحت بشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، تو هر جوری باشی دوستت دارم! منم خیلی خوشحال شدم!”بعضی ها این موضوع رو اصلا مهم نمیدونستند. یه آقا نوشته بود: “من فکر میکنم مهم اینه که زنم سالم باشه، نه اینکه حتما لاغر باشه. “

۲۰. خروپف کردن!

خروپف کردن تو خواب، مخصوصاً جلوی همسر، می‌تونه خیلی خجالت‌آور باشه! ممکنه همسرتون نتونه بخوابه!خیلی‌ها گفتن که سعی می‌کردن به پهلو بخوابن!یه کاربر نوشته بود: “من همیشه سعی می‌کنم به پهلو بخوابم تا خروپف نکنم!”یکی دیگه هم گفته بود: “من همش می‌ترسیدم شوهرم از خروپف من بیدار بشه!”یه خانوم دیگه هم گفت: “شوهرم یه بار گفت: عزیزم، من صدای خروپف تو رو دوست دارم، مثل لالایی می‌مونه! منم خیلی خندیدم!”بعضی ها برای حل این مشکل به پزشک مراجعه میکردند. یه آقا نوشته بود: “زنم خیلی خروپف میکرد، برای همین بردیمش دکتر. “

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا